روند فعّال نوآوری و گسترش نانو تکنولوژی :
پفنّاوریهای نو از میان فعل و انفعّالات پیچیدة عوامل فنّی و اجتماعی، پا به عرصة وجود میگذارند. فرآیند ابتکاری که نانوتکنولوژی را ایجاد کرده و مزایای آن را درون جامعه گسترش خواهدداد، پیچیده است و تنها بخشی از آن شناخته شدهاست. اقتصاددانان، مثل تحصیلکردگان دیگر رشتهها، برای مدّتها تولید، گسترش و تأثیر ابداعات علمی و فنّی را بررسی کردهاند. این مطالعات متغیّرهایی را معرفی کردهاند که میتوانند سرعت و جهت این تأثیرات و سؤالات تحقیق مربوطه را تعیین کنند. این بررسیها، مبنایی را برای انجام مطالعاتی در مورد پیامدهای اجتماعی نانوتکنولوژی فراهم میآورد.
کشفیات علمی معمولا" جامعه را مستقیما" تغییر نمیدهند؛ آنها مرحلهای از تلاقی فنّاوریهای نو و کهنه را درمتن نیازهای اقتصادی و اجتماعی نوظهور بوجود میآورند. گسترش سراسری –حتّی پیشرفتهای بزرگ اخیر- به ندرت، یکدفعه رخ میدهد. نانوتکنولوژی آنقدر گسترده است، که احتمالا" چند دهه طول میکشد تا اثرات گوناگون آن در میان نظام اجتماعی-اقتصادی راه خود را باز کند. از آنجا که عوامل بازاری در نهایت سرعت تجاریشدن، پیشرفتهای نانوتکنولوژی را تعیین میکنند، حمایت مداوم از تحقیقات علوم نانو، در این مراحل اولیه از توسعه لازم است، تا ضعف علمی یک عامل محدودکنندة سرعت در این مسیر نباشد. تسریعنمودن تحقیقات (ابتکارات) و بکارگیری آن در فنّاوریهای سودده، یکی از چالشهای اصلی NNI محسوب میشود.
نتایج ناخواسته و ثانویه :
شاید بزرگترین مشکل در تخمینزدن اثرات اجتماعی فنّاوریهای جدید، این واقعیت باشد که به محض ارایة امکانپذیری فنّی و اقتصادی یک نوآوری، توسعههای بعدی همان قدر که در دست مبتکر است، در دست مشتری نیز قرار میگیرد. گسترش و تأثیر ابداعات فنّی، اغلب وابسته به پیشرفتهای فنّاوریهای مکمّل و افزایش شبکة مصرفکنندگان است. لذا فنّاوریهای جدید میتوانند جامعه را از راههایی که نوآوران اولیه قصد آن را نداشتند، تحت تأثیر قرار دهند. بسیاری از مواقع، این نتایج ناخواسته مفید است؛ مثل محصولات مشتق شده با مصارف ارزشمند ولی در زمینههای دورتری نسبت به ابتکار اولیه. بعنوان مثال در نظر بگیرید که چگونه اینترنت از یک فنّاوری تحت حمایت سازمان پروژههای تحقیقاتی پیشرفتة دفاعی (DARPA) برای تسهیلنمودن ارتباطات دیجیتالی بین دانشگاههای تحت قرارداد DARPA ، به وسیلهای تبدیل شدهاست که امروزه نوجوانان با آن فایلهای موزیک مبادله میکنند.علاوه براین، فواید موردنظر میتواند نتایج ناخواسته یا "ثانویه" هم داشتهباشد. مثلا" درمان پزشکی بر پایة نانوتکنولوژی میتواند بهنحو قابل ملاحظهای طول عمر و کیفیت زندگی افراد مسن را بالا ببرد؛ ولی یک پیامد ثانویه، افزایش درصد جمعیتی مسن خواهدبود، که مستلزم تغییراتی در حقوق بازنشستگی یا بیمة سلامتی، افزایش سن بازنشستگی یا افزایش زیاد دورة کاری ثانویهای که افراد مسن باید طی کنند، خواهدبود. یک نتیجة احتمالی دیگری که بایستی مورد توجّه قرار گیرد، افزایش بیعدالتی در توزیع ثروت است که میتوانیم "نانوتقسیم" بنامیم. افراد سهیم در "انقلاب نانو" برای بسیار ثروتمندشدن، کار میکنند. آنها که این کار را نکنند، ممکن است برای به انجام رساندن این شگفتیهای فنّی، با سختی زیادی روبرو شوند. یک مثال کوتاهمدت، مراقبتهای پزشکی است. درمان نانوتکنولوژیکی ابتدا ممکن است گران و لذا تنها در دسترس افراد بسیار ثروتمند باشد. نتایج دیگر به این حد مطلوب نیست، مثل خطر بستهشدن صنایع قدیمی و آلودگی زیستمحیطی، که گاهی به صورت یک مشکل درمیآید؛ مخصوصا" برای فنّاوریهای با مقیاس تولیدی بزرگ.
برای ارزیابی نانوتکنولوژی (یا هر نوع فنّاوری دیگر) از نظر نتایج ناخواستهاش، محقّقین باید کل مجموعهای را که فنّاوری جزیی از آن است را بررسی کنند. آن گونه که مورد اتومبیلهای برقی نشان دادهاست، بدون تحلیل دقیق کل مجموعه فعّالیّتهایی که یک فنّاوری را تولید، اداره و عملا" آمادة مصرف میکنند، ممکن است نتیجهگیریهای غلطی در مورد مقدار آلودگی یک فنّاوری در ذهن مردم ایجاد گردد؛ مثلا" ساخت و آمادهسازی باتری یک خودروی الکتریکی، ممکن است بیش از عمر کاری خودرویی با سوخت بنزین سربدار، سرب وارد محیط زیست نماید.
نگرانی دیگر در مورد نتایج ناخواستة نانوتکنولوژی، در مورد پیشرفت کنترلنشدة ماشینهای خود همانندساز در اندازة نانوست. برای ساخت نانوماشینهایی که توانایی تولید مثل خود را در محیط طبیعی داشتهباشند، بر یکسری از چالشهای فنّی جدی بایستی فائق آمد. بعضی از این چالشها با توجّه به اصول شیمی و فیزیک، بهنظر لاعلاج میرسند و از نظر فنّی ممکن است ساخت روباتهای مکانیکی خود همانندساز در اندازة نانو، آن گونه که بعضی افراد خیالباف تصوّر کردهاند، غیرممکن باشد. این شکل جدید حیات که متفاوت با نوع مرسوم (یعنی بر پایة کربنی) است، تغییری فوقالعاده محسوب میشود و برای آیندة نزدیک، پیشبینی نمیشود.
در ابتدا اثر نانوتکنولوژی احتمالا" محدود به چند نوع محصول و خدمات خاص خواهدبود. اجناس و خدمات نانوتکنولوژیکی احتمالا" زودتر به بازارهایی وارد میشوند که مصرفکنندگان مایل به پرداخت پول بیشتر در ازای کارآیی جدید یا پیشرفته هستند. این مزایای مقدّماتی برای بهتر، ارزانتر و کارکردن با وضعیتهای بیشتر و غیرة محصولات است. این مثلا" باعث افزایش راندمان برداشت مواد غذایی، تولید الیاف جدید برای لباسها، بهبود تولید برق یا درمان یک بیماری خاص میشود. چندان که مفصّلا" ذکر شد، جایگزینی یک فنّاوری قدیمی با یک نوع جدید در جهتی کند و ناکامل پیش میرود. لذا نانوتکنولوژی برای مدتزمان درازی با فنّاوریهای قدیمی بهسر خواهدبرد و ناگهانی جایگزین آنها نخواهدشد. در طی این مدت، نانوتکنولوژی پیشرفت بیشتری در این فنّاوریهای رقیب ایجاد خواهدکرد.
اثرات ثانویة دیگر، تقاضا برای محصولات و خدمات را تغییر میدهد؛ بهطوری که مردم انتظارات متفاوتی در مورد غذا، مراقبتهای پزشکی و تفریحات خواهندداشت. این تغییر تقاضا، اثر درجه سومی نیز به جا میگذارد، مثل نیاز برای افزایش زیرساختهای نانوتکنولوژی، مراکز تحقیقاتی میانرشتهای، برنامههای آموزشی جدید برای تأمین دانشمندان و فنآوران نانو و غیره.
اثرات درجه سوم دیگر، جریان بالادستی را در ساختار جامعه و الگوهای فرهنگیمان به حرکت درخواهدآورد؛ مثل تغییر در آموزش و مطالب درسی، زندگی خانواگی، ساختار دولت و امثال آن. در شرایطی که راهی برای شناخت اولویت نتایج ناخواسته و غیرمستقیم نانوتکنولوژی وجود ندارد، سهیمشدن دانشمندان علوم اجتماعی در NNI ، امکان میدهد که موارد مهم زودتر شناخته شوند، سؤالات صحیح مطرح شوند و اقدامات تصحیحکنندة لازم، اتخاذ شود.
یک راه مؤثّر و ارزان برای حفاظت از عموم مردم و بررسی نتایج بالقوة منفی نانوتکنولوژی، ایجاد یک سلسله ضد ارزشهای علمی- اجتماعی و همچنین حمایت از تحقیقات در مؤسّسات عامپسند روی فرآیندهای توسعة نانوتکنولوژی و بکارگیری آن در عرصههای مختلف زندگی است.
مفاد اخلاقی و درگیرنمودن عامّة مردم در اتخاذ تصمیمات :
یک هدف مهم در هر مطالعة بررسیکنندة اثرات اجتماعی نانوتکنولوژی، شناخت صدمات، تداخلات در امر قضاوت و انصاف، و موارد مربوط به شأن و احترام اشخاص است. مثلا" تغییر نیاز به نیروی کار و منابع انسانی، به برخی سود و به برخی زیان میرساند. چند مورد از نتایج محتمل را که میتوان مثال زد، عبارتند از:
حمایت از کارگران مشغول در فرآیندهای تولید خطرآفرین
مشاجراتی در باب عدالت به دلیل محافظت از مالکیت معنوی
و پرسشهایی در مورد رابطة دولت، صنعت و دانشگاه
دانشمندان و مهندسین اگرچه در کارشان، بحث پر سروصدایی در مورد ارزش اجتماعی نیروی کار خود دارند، با اینحال به دلیل تمرکز فکری روی چالشهای فنّی فوری، ممکن است همة پیامدهای احتمالی اجتماعی و اخلاقی را نبینند. مهم اینست که دامنة گستردهای از تمایلات، ارزشها و دورنماها که در جریا ن تصمیمگیری نهایی، پیشرفت آیندة نانوتکنولوژی را مشخّص میکند، درنظر گرفتهشود. درگیرشدن افرادی از عموم مردم یا نمایندگان آنها، این فایده را دارد که به سلایق آنها احترام گذاشته شده و حمایت آنها جلب میشود.
دخیلبودن دانشمندان علوم اجتماعی و تحصیل کردگان علوم انسانی مثل اساتید علم اخلاق در روال اجتماعی اندیشهسازی برای نانوتکنولوژی، یک گام مهم برای NNI است. مثل متخصّصین سایر رشتهها، این افراد نیز میتوانند توأم با احترام به دانشمندان و فنآوران نانو، دیدگاهی نو را عرضه کنند. آنها میتوانند با پشتیبانی مناسب، اطّلاعات خود را نسبت به یک مورد خاص نانوتکنولوژی آنقدر بالا ببرند که ارزیابی پختهای از آن داشتهباشند. در چنین زمانی، آنها نمایندگانی از عموم مردم محسوب میشوند، که به شکل حرفهای آموزش دیدهاند و این قابلیت را دارند که بعنوان رابط بین نانوفنّاوران و عامّة مردم، یا مقامات دولت ایفای نقش کنند. آنها میتوانند به افزایش بهرة اجتماعی فنّاوری و کاهش احتمال سستشدن مباحثات عمومی کمک کنند.
علاوه بر این، باید به مسؤولیت شخصی مهندسین، دانشمندان و دیگر افراد مشغول در فرآیندهای تولید نانوتکنولوژیهای قدرتمند جدید نیز توجّه کرد. انجمنهای حرفهای میتوانند نقش ویژهای برای ایجاد فرصتهای مباحثه و ارایة خطوط راهنمایی جهت دخیلنمودن اصول اخلاقی در موارد نوظهور به عهده بگیرند. شاید مهمترین چیز این باشد، که اخلاقیات بهنحو مؤثّر ی در دورة تحصیلی دانشمندان، مهندسین و تکنسینهای نانو، وارد شود.
آموزش دانشمندان، مهندسین و تکنسینهای نانو :
ایالات متحده با چالش مهیبی در زمینة جذب کافی بهترین تحصیلکردگان رشتههای علوم و مهندسی فیزیکی روبروست. تحت شرایط فعلی، دانشجویان خوب بسیار کمی جذب رشتههای وابسته به نانوتکنولوژی میشود. تا حدّی این مشکلی است که برای همة علوم تجربی رخ دادهاست، ولی برای نانوتکنولوژی بطور ویژه حاد است؛ چون برای ساخت صنایع آیندة نانوتکنولوژی، احتّیاج به دانشمندان، مهندسین و تکنسینهای خبرة فراوانی است و لازم است که این متخصّصین از رشتههای دیگر نیز غیر از رشتة خود، اطّلاعاتی داشتهباشند.
پیشرفت نانوتکنولوژی منوط خواهدبود، به وجود تیمهای چندرشتهای متشکل از افراد دارای تحصیلات بالا و با پیشزمینة آگاهی از زیستشناسی، طب، ریاضیات کاربردی و محاسبات کامپیوتری، فیزیک، شیمی و مهندسیهای برق، شیمی و مکانیک. احتمالا" لازم خواهدبود که رهبران تیم و مبتکرین، در زیرمجموعههای متعدّدی از این رشتهها متبحّر باشند. و کل اعضای گروه، آگاهی کلّی از رشتههای دیگر اعضاء داشتهباشند. پرورش نیروی کار با آموزش بالا، معضل بزرگی برای مؤسّسات دانشگاهی با مدرک 4 ساله و 2 سالة ماست کـه از آموزشدهیهـای بخشبخش و تخصّصی بهـره میبرنـد. از آنجا که جهتگیری فعلی آموزش در جهت تخصّصگرایی است، تغییرات بنیادی نظام آموزشی، الزامی است. با این حال اقدامنمودن به برنامههای مدرکدهی نو در نانوتکنولوژی که بدون عمق کافی، صرفا" یک دید سطحی از رشتههای مختلف میدهد، نمیتواند برای رویارویی با چالشهای آینده، به دانشجو آموزش لازم را بدهد. برای موازنة صحیح بین آموزش تخصّصگرا و میانرشتهای، به برنامههای استدلالی مبتکرانه و مطالعة روال آموزشی و نیازمندیهای نیروی کار، نیاز است.
تحصیل در علوم و فنّاوری نانو، محتاج امکانات آزمایشگاهی ویژهای است که ممکن است بسیار گران باشد. صرفکردن هزینه برای ساخت و نگهداری این تجهیزات، برای بهبود آموزش نیروی کار نانوتکنولوژی، یک چالش قابل ملاحظه است. تحت نظام آموزشی کنونی، کالجهای فنّی 2 ساله، نمیتوانند هرگونه تجربهای از نانوساختن را به دانشجویان عرضه کنند. لذا باید به دنبال راهحلهای مبتکرانه رفت؛ مثلا" مشارکت جدیدی با صنعت،یا تأسیسنمودن تجهیزات نانوساختن با مشارکت جمعی کالجها و دانشگاهها. برقرارکردن ارتباط از راه دور با این تجهیزات از طریق اینترنت نیز یک نحوة دیگر حل مشکل است.
علیرغم وجود معضلات فراوان آموزشی، فرصتهای موجود معنوی، اقتصادی و اجتماعی نانوتکنولوژی میتواند عامل مهمی در تقویت روحیة جوانان ملّت ما برای تحصیل در علم و فنّاوری باشد.
آموزش دانشمندان علوم اجتماعی :
یک معضل آموزشی دیگر، تعداد بسیار کم دانشمندان علوم اجتماعی است که دارای پیشزمینة فنّی و جهتگیری تحقیقاتیای باشند، که امکان هدایت تحقیقات صحیح روی پیامدهای اجتماعی نانوتکنولوژی را به آنها بدهد. در سطح دانشگاهها، اشتیاق تحصیل در فنون آزاد بسیار کمتر از علوم تجربی است. انجمنهای حرفهای علوم اجتماعی، دانشگاهها و سازمانهای دولتی باید تعهّد درازمدتی برای جذب دانشمندان جوان علوم اجتماعی به این زمینه از تحقیقات و تشویق آنها به کسب مهارتهای حرفهای و آگاهیهای لازم در زمینة نانوتکنولوژی داشتهباشند. این امر، نیازمند تحقیق مداوم روی پیامدهای اجتماعی نانوتکنولوژی در یک سطح قوی و کاملا" بالاست تا بتوان رشتههای معتبری از تحقیقات علوم اجتماعی را به این نام تأسیس نمود.
4- راهکارهای علوم اجتماعی برای ارزیابی پیامدهای نانوتکنولوژی
راهکارها و روششناسیها در تحقیقات علوم اجتماعی :
این مسأله حائز اهمیت است که دانشمندانی در علوم اجتماعی داشتهباشیم، که روالی را که دانشمندان نانو راهبری و فنآوران نانو توسعه میبخشند –حتّی در این مرحلة مقدّماتی از توسعه- بررسی کنند. دانش برآمده از چنین مطالعاتی به سیاستگزاران و عموم مردم کمک میکند، که چگونگی رشد علوم و فنّاوری نانو و گسترش آن در سطح جامعه و لزوم تغییر مسیرها را درک کنند. هم چنین آگاهی نسبت به جریان خلّاقیت بالا خواهدرفت. دانشمندان و دانشآموختگان علوم اجتماعی برای مطالعة پیشرفت فنّاوری جدید و پیامدهایش برای جامعه، روشهای مؤثّر فراوانی در اختیار دارند. بعضی اسلوبهای مناسب برای مطالعة نانوتکنولوژی مشخّص است، و بقیه بایستی شناسایی شده، یا ارتقاء یابد.
تکنیکهای اتنوگرافیک، که بطور مرسوم انسانشناسان از آن استفاده میکنند، برای بخشی از کار مناسب است.
هم چنین مصاحبههایی در اوقات تلفشده با گروههای تحقیق و توسعه، به اضافة گشتوگذار و روشهای تاریخی، برای مستندسازی سیر تکاملی دانش و فنّاوری نانو مفید خواهدبود. مصاحبهها، تکنیکهای شبکة اجتماعی، مطالعة الگوهای ارتباطی وبررسی نقلقولهای نشریات ]درزمینه نانوتکنولوژی[، بطور عمومیتری میتوانند نگرشها را معطوف به سمت گسترش اکتشافات و ایدههای علمی کنند.
بکاررفتن یک ایدة علمی در یک مشکل فنّی، انتقال فنّاوری و ورود محصولات به بازار را میتوان از طریق آمار سرمایهگذاری در امر تحقیق و توسعه، درخواستهای ثبت اختراع و محصولات و خدمات جدید پیگیری نمود.
با یک تلاش متمرکز، ممکن است بتوان تعدادی از شاخصهایی را که اولین علائم تغییر را موجب میشوند، بالا برد. از مشکلات عمدة تحقیق در علوم اجتماعی، شناسایی "پیشاهنگان"، "زودپذیرندگان" یا "اولین اقدامکنندگان" است. مثلا":
بعضی مناطق جغرافیایی و طبقات اجتماعی، تغییر تکنولوژیکی را زودتر از بقیه تجربه میکنند.
استحالههای نخستین ممکن است در ابتدا خود را در شرکتهای تازهتأسیس، آزمایشگاههای دانشگاهی و ارتباطات اینترنت آشکار سازند.
جنبوجوش نوآوری در آزمایشگاههای دانشگاه، صنعت، دولت، سازمانهای دولتی و انجمنهای حرفهای رخ میدهد.
مقیاسها و اسلوبهایی برای بررسی فرآیند و محتوای تغییر در هر کدام از این دستهها بایستی بوجود آید:
در دانشگاه، شاخصهای کلیدی میتواند شامل کار میانرشتهای، دروس جدید، عضویت در انجمنها، نحوة جریانیافتن اطّلاعات و پیمانهای همکاری منطقهای باشد.
در بخش خصوصی، شاخصهای کلیدی ممکن است شامل سرمایهگذاری، تأسیس شرکت و شراکتهای رسمی و ثبتشده باشد.
معیارهای سنجش برای آزمایشگاههای دولتی، بودجهها، تجهیزات، استانداردها و پیمانهای همکاری؛
و برای سازمانها، طرحهای پیشگامی، پایگاههای اطّلاعاتی و مراکز خواهدبود.
اظهارنظرها باعث خلق میادین اظهارنظر، سمپوزیومها، مجلّات و بازارهای کاری میشود که موضوعات و مسیرهای میانرشتهای در آنها رشد خواهندکرد. زمینههای تحقیقی علوم اجتماعی در مورد روال کشف، اختراع و پیشرفت، موجب ظهور ایدههای جدید و ابتکارات، تغییر اهداف اجتماعی و جابجایی سرمایهگذاریهای تجارتی است.
اثرات اجتماعی نانوتکنولوژی ممکن است وسیع و متنوع باشد. چالش تحقیقی دوم، توجّهنمودن به جفت اثرات کوتاهمدت و بلندمدت، نتایج خواسته و ناخواسته، و اوّلیه و درجه چندم است. چون نانوتکنولوژی سری کاملا" متفاوتی از احتمالات فنّی جدید را نمایش میدهد، تخمین دقیق حتّی نتایج آنی ابتکارات فردی هم شاید ممکن نباشد. بعضی از ابتکارات، اثرات هیجانانگیز و بعضی مصارف به تدریج ظاهرشونده دارند، که تنها در یک دورة درازمدت خود را نشان میدهند. در نهایت، هم فنّاوری و هم جامعه، نظامهای ظریفی هستند که میتوانند پاسخهای برگشتی متغیّر و بحرانآفرینی داشتهباشند. انتظار میرود نانوتکنولوژی چندان عرصههای مختلف جامعه را متأثّر سازد که پیشبینیکردن بطور تجربی، نامطمئن یا مشکل باشد. این موضوع نباید محقّقین را دلسرد کند، ولی البتّه باید به آنها الهام کند که تلاش مضاعفی در کارشان داشتهباشند. دامنه و معیارهای سنجش اثرات اجتماعی بالقوه عبارتست از:
رشد اقتصادی
آمار استخدام
دگرگونیهای اجتماعی
و آمار پزشکی
زمینة تحقیقی مشکل ولی مهم، سوم در علوم اجتماعی، پذیرش، مقاومت یا دفع اجتماعی نانوتکنولوژی است. بررسیهای نمونهای که توسط گروههای ویژه و مصاحبههای بیانتها تکمیل شود، پارامترهای اثرگذار، خویشاوند و روانشناختی را میتواند نشان دهد. در سالهای اخیر، دانشمندان علوم سیاسی و جامعهشناسان، تکنیکهای کامپیوتری جدیدی را برای مطالعة پوششدهی رسانههای جدید، خلق کردهاند که روی مباحثات مردم آزمایش شدهاست و آمادهاست تا تغییرات درک عمومی نسبت به نانوتکنولوژی را رهگیری نماید. این روشها و روشهای سنّتیتر برای نشاندادن روال قاعدهمند:
بازنگری و تصویب
تصمیمگیری دادگاهها برای جریمه فعّالانة بکارگیری فنّاوری
به حرکتدرآوردن حمایت یا مخالفت سیاسی
و حرکتهای مربوط به جنبشهای اجتماعی قابل استفاده است.
سیکلهای برگشتی زیادی وجود دارد که جامعه ممکن است به یکی از آن طرق به نوآوریهای جدید پاسخ دهد و بستری را که نوآوری در آن رخ میدهد را دگرگون کند. هرچه فنّاوریهای بیشتری عمومی شود و عملا" در بازار جلوه کند، مقدار در حال تغییر پذیرش اجتماعی مهمتر میشود. شاخصههای سنجش پذیرش اجتماعی نانوتکنولوژی در زمینههای زیر، موردنیاز خواهدبود:
اقتصاد
سیاست
مذهب
و فرهنگ.
زیرساختهای مؤسّساتی برای مطالعة پیامدهای اجتماعی :
جنبههای گستردة نانوتکنولوژی و لزوم جمعکردن محقّقین رشتههای مختلف، ممکن است نیازمند این باشد که قسمتی از تحقیقات مهم علوم اجتماعی توسط گروههای بزرگ در مراکز تحقیقاتی تأسیسشده برای این منظور، صورت گیرد. در چنین زمانی، بر اساس بسیاری از اسلوبهای تحقیقاتی، لازم خواهدبود دانشمندان علوم اجتماعی در جایی که دانشمندان علوم تجربی، مهندسین و سیاستگزاران کار میکنند، حضور داشتهباشند. مرکز تحقیق توزیعشدة مجازی (VDRC) ، مدلی است که بر هردوی این نیازمندیها منطبق است. بر این اساس، هر VDRC در خصوص مجموعهای از سؤالات علمی و روشهای تحقیقی خاص، ولی تا حدّی گسترده سازماندهی میشود. به این صورت، اعضاء یک قالبکاری مشترک جهت طرّاحی، انجام و ارتباط در مطالعة خویش خواهندداشت. برای اطمینان از اینکه نتایج منعکسکنندة گستردگی نانوتکنولوژی باشد، دانشمندان علوم اجتماعی باید تعدادی از حالات تجربی را –مثلا" با هدایت تحقیق اتنوگرافیک در طیفی از دانشگاههای نانوتکنولوژی- تست کنند. بنابراین بسیاری از افراد که به صورت جداگانه در مناطق جغرافیایی دور کار میکنند، در VDRC بهکار گرفته میشوند و میتوانند زمان زیادی را به کار در این مراکز اختصاص دهند. البتّه VDRC ، مرکزی فیزیکی برای هماهنگی امور، توسعه و تقویت وجوه و سرمایهها و شراکتهای مؤسّساتی و پشتیبانی ارتباطات مؤثّر بین اعضای این گروه پراکنده، چه از نظر الکترونیکی و چه چهرهبهچهره در ملاقاتهای دورهای خواهدداشت.
بسیاری از مجهولات نانوتکنولوژی، بهتر است توسط مراکز سنتیتر، گروهها و محقّقین منفرد بررسی شود. مثلا" تحقیق میدانی روی خصوصیات مردم، بهتر است توسط گروه مرسومی از محقّقین که به یکی از سازمانهای مطالعة اجتماعی موجود وابستهاند، صورت گیرد. برخی تحقیقات در زمینة تمایلات اقتصادی، تغییر بازار کارگری و الگوهای انتشاراتی را محقّقین منفرد با دسترسی به اطّلاعات از قبل موجود، میتوانند انجام دهند. و در آخر، برای بهبود تئوریها و اسلوبهای جدید و انجام مطالعات مقدّماتی پدیدههای نوظهور اجتماعی، نیازی خواهدبود، به پروژههای ابتکاری دانشمندان منفرد یا گروههای کوچک.
پیشنهادات
شرکتکنندگان در کارگاه آموزشی، با توجّه به مزایای بالقوة وحیرتانگیز نانوتکنولوژی و نگرانی از پیامدهای منفی پیشرفت نانوتکنولوژی، پیشنهادات زیر را ارائه دادند :
حمایت از تحقیقات اجتماعی و اقتصادی روی نانوتکنولوژی با یک فوریت بالا؛ شامل تحقیقات علوم اجتماعی روی پیامدهای اجتماعی در مراکز تحقیقاتی نانوتکنولوژی و درنظرداشتن ایجاد مرکز تحقیق توزیعشده (VDRC) برای تحقیقات اجتماعی و اقتصادی. افزایش صراحت و شفافیت و مشارکتدادن مردم در روال پیشرفت تحقیقات نانوتکنولوژی و سمتوسوی برنامه توسعة آن.
تأسیس دفتر ملّی هماهنگی نانوتکنولوژی برای ایجاد مکانیسمی در زمینة اطّلاعرسانی، آموزش و درگیرنمودن مردم در رابطه با اثرات احتمالی نانوتکنولوژی. این مکانیسم باید انعکاسهایی را از جامعة نانوتکنولوژی، دانشمندان علوم اجتماعی، بخش خصوصی و مردم، با هدف:
کنترل پیوستة امکانات و مشکلات بالقوة اجتماعی
و تأمین اطّلاعات لازم و به موقع برای سازمانهای مسؤول، جمعآوری کند.
بنیانگزاری پایگاه علمی و زیرساخت مؤسّساتی برای ارزیابی اثرات و پیامدهای علمی، فنّی و اجتماعی نانوتکنولوژی در دورنماهای کوتاهمدت (3 تا 5 سال)، میانمدت (5 تا 20 سال) و بلندمدت (بیش از 20 سال). این پایگاه بایستی دربرگیرندة تحقیقات میانرشتهای باشد، بهنحوی که مدلی از نظامها (اثرات تحقیقات-فنّاوری و پیشرفت-اجتماع)، تحلیل چرخة زندگی و کنترل و ارزیابی در زمان اجراء را شامل شود.
تعلیم و تربیت نسل جدیدی از دانشمندان وپرسنل ماهر در علوم و فنّاوری نانو در همة سطوح. رشتههای تحصیلی و برنامههای آموزشی ویژهای برای اهداف زیر طرحریزی شود :
أ. واردنمودن مفاهیم مقیاس نانو در رشتههای ریاضیات، علوم تجربی، فنّی و مهندسی.
ب. لحاظکردن پیامدهای اجتماعی و حساسیتهای اخلاقی در آموزش مهندسین نانو.
ت. داشتن تعداد و انواع کافی از دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی زبده، که برای کار در زمینة نانوتکنولوژی آماده باشند.
ث. ایجاد معانی مؤثّر برای دادن یک دورنمای میانرشتهای به دانشجویان نانوتکنولوژی و درعین حال تقویتکردن مهارتهای رشتهای آنها.
ج. ایجاد مشارکت پرثمر بین صنعت و مؤسّسات آموزشی برای تأمین تجربة کافی در دانشجویان در زمینه فنون ساخت، دستکاری و شناسایی نانو.
تشویق انجمنهای حرفهای به ایجاد عرصههای اظهارنظر و گفتگو و تداوم فعّالیّتهای آموزشی برای اطّلاعرسانی، آموزش و اشتغال افراد متخصّص در علوم و فنّاوری نانو.
دیگر اقدامات :
مشغول بهکار نمودن دانشمندان علوم اجتماعی در ابتدای فعّالیّتهای بزرگ تحقیق و توسعة نانوتکنولوژی، –درحالی که هنوز فنّاوری در مراحل اوّلیة پیشرفت است- از نظردهی ساده تا پروژههای تحقیقاتی. بسط ائتلاف اصلی NNI اعم از دانشگاه، بخش خصوصی و دولت برای دربرگرفتن جوامع علمی علوم اجتماعی، رفتاری و اقتصادی.
تأمین طرحها و سیاستهای مدیریتی برای اطمینان از این که بتوانیم در هنگام بروز پیامدها، واکنشی مناسب نشان دهیم.
تلفیق اهداف کوتاه، میان و بلندمدت و اطمینانیافتن از پیامدهای بینابین.
زمینههای ویژه برای سرمایهگذاری در تحقیق و آموزش :
سرمایهگذاری در تلاشهای مبتکرانة نو برای تعلیم و تربیت نیروی کار علوم و فنّاوری نانو، ازجمله حساسیتداشتن به پیامدهای اجتماعی و واردنمودن مفاهیم علوم نانو در دروس ریاضیات، علوم، فنّی و مهندسی. مطالعهای جامع در رابطه با نانوتکنولوژی انجام شود، تا دستورات واضح و روشنی در مورد آموزش و نیروی کار تعیین شود و راهحلهای ممکن برای مشکلات مشخّصشده در آن تحقیق، شناسایی شود.
حمایت از تحقیقات میانرشتهای که شامل مدلی از نظامها (تحقیق-فنّاوری-جامعه)، ارزیابی سیکل عمر و کنترل و ارزیابی در زمان اجراء باشد. سیر تکاملی فنّاوریهای مخرّب، برندگان و بازندگان دگرگونیهای تکنولوژیکی بزرگ و پیامدهای اقتصادی مطالعه شود، تا از این مطالعات، عزم اجتماعی، پیامدهای عدالت اجتماعی و تهوّر اجتماعی به اقدام در زمینة نانوتکنولوژیهای مورد انتظار، پیشبینی شود.
پیشنهاداتی به سازمانها
دانشگاه :
تمرکز روی کار میانرشتهای در موارد تحقیقاتی و آموزشی کلیدی در زمینة پیامدهای اجتماعی-اقتصادی. حمایت از روابط میانرشتهای بین انجمنهای علمی فیزیک، شیمی، زیستشناسی، مواد و مهندسی از یک طرف و جوامع علمی علوم اجتماعی و اقتصادی از طرف دیگر.
تعلیم و تربیت نسلی جدید از دانشمندان و پرسنل علوم و فنّاوری نانو در همة سطوح.
ایجاد مراکز اطّلاعرسانی محلّی برای مردم، اساتید، صنعت و دانشجویان زبده.
بخش خصوصی :
ارتقای مشارکت با مؤسّسات دانشگاهی و دیگر بخشها.
تأمین خوراک فکری و بذرافشانی فعّالیّتهایی که به ارزیابی پیامدهای اجتماعی نانوتکنولوژی منتهی میشوند.
نزدیکشدن به محقّقین علوم اجتماعی و تأمیننمودن پاسخهای برگشتی جهت مطالعه پیامدهای اجتماعی.
آزمایشگاههای تحقیق و توسعة دولتی :
ایجاد تیمهای میانرشتهای شامل دانشمندان علوم اجتماعی برای حل معضلات عمدة نانوتکنولوژی، منجمله دورنماهای اجتماعی- اقتصادی.
ارتقای پایگاههای اطّلاعاتی برای ارزیابی و به روزسازی مداوم برنامههای آتی.
ایجاد تسهیلات برای کاربران موجود در صنعت و دانشگاه برای تلفیق تحقیقات پایه و کاربردی.
حمایت از تحقیقات نانوتکنولوژی درون آزمایشگاهها با تأکید بر رسالت دفاع ملّی.
سازمانهای مالی دولتی :
حمایت از محقّقین نانوتکنولوژی و دانشمندان علوم اجتماعی برای مطالعة پیامدهای اجتماعی نانوتکنولوژی.
حمایت از NNCO یا یک گروه مشاورهای دیگر برای کنترل پیشرفتها و سنجش پیامدهای اجتماعی- قانونی علوم و فنّاوری نانو، و انجام اقدامات مناسب برای مرتبطساختن مردم با نتایج حاصله.
حمایت هماهنگ برای تحقیقات پایهای بلندمدت و پیشرفتهای فنّی کوتاهمدتتر برای بنیانگذاری پایة تکنولوژیکی و اثبات توان فنّاوری جدید.
ایجاد مباحثه و هماهنگی بین NNCO و گروههای هماهنگکنندة فنّاوری اطّلاعرسانی (NSO) و بیوتکنولوژی (BECON) در دولت فدرال.
انجمنهای حرفهای :
توسعة عرصههای گفتگو و اظهارنظر و فعّالیّتهای آموزشی مداوم برای اطّلاعرسانی، آموزش و اشتغال بهکار متخصّصین و مردم.
ارائة پیشنهاداتی برای معضلات عمده و گوشزدکردن علائم هشداردهنده در رابطه با خطرات احتمالی.
با نگاهی به آینده :
نانوتکنولوژی بطور بنیادی علوم، فنّاوری و جامعه را متحوّل خواهدکرد. طی 10 تا 20 سال آینده، بخش عمدهای از تولید صنعتی، مراقبتهای بهداشتی و مدیریت زیستمحیطی توسط این فنّاوری نو تغییر خواهدکرد؛ و رشد اقتصادی، فرصتهای شخصی، پیشرفتهای بیوقفه و محافظت از محیط زیست، تحت تأثیر قرار خواهدگرفت. برای بهرهمندی از تمام مزایای این فنّاوری نو، کل جامعة علمی و فنّی بایستی تمام شرکایشان ازجمله مردم را درگیر نمایند، خلّاقانه آینده را پیشبینی کنند، اهداف گستردهای را تعریف کنند، و برای شتابیافتن انتفاع اجتماع، با یکدیگر همکاری نمایند.
منبع :
www.irche.com
www. nano.ir
www.persiantalk.com نقل از هوپا
پ