نگرشی بر درگاههای فراگیری الکترونیکی (1)
چکیده:
درگاهها ، که عمری به قدمت تقریبی ده سال دارند، در تمامی حوزههای خدمات الکترونیکی گسترش یافتهاند که فراگیری الکترونیکی نیز یکی از این خدمات است. این درگاهها با قابلیتهای اطلاعاتی و ارتباطی کارآمدی که دارند، توانایی جامة عمل پوشانیدن به مفاهیم نوین فراگیری چون سازندهگرایی، فراگیری فعال و مشارکتی را دارا هستند. در این مقاله سعی میشود آخرین تجارب، نظریات و مفاهیم در باب درگاههای آموزش الکترونیکی مطرح و نکات و مراحلی که باید در طراحی چنین درگاههایی مورد توجه واقع شوند بیان و وضعیت ایران و جهان در این زمینه بررسی شود.
1. مقدمه
امروزه با تلفیق مفاهیم و نظریههای نوین در آموزش و پرورش، چون جایگزینی فراگیری با آموزش و ظهور شکلهای جدیدی از فراگیری چون فراگیری مشارکتی، فرآیندمحور و مبتنی بر حل مسأله و نظریههای جدید فراگیری مانند سازندهگرایی و محملهای نوین اشاعه و تبادل اطلاعات چون وب و درگاهها[1] ، با مفهومی تحت عنوان فراگیری الکترونیکی روبرو هستیم که از یک سو بر اهمیت نقش فراگیر و از سوی دیگر بر استفاده از فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی در فرآیند فراگیری تأکید دارد. استفاده از فراگیری به جای آموزش، تحول انقلابگونهای است که هماکنون زمینههای آن با استفاده از فناوریهای نوظهور فراهم میشوند. این آمادگیها زمینة بروز خلاقیتها و تعمیم خودگستری بر اساس لذت رفع نیاز دانش را در فضایی آزاد و در جهت نیل به اهداف ارتقا سواد، به معنی کلان آن، آغاز کرده است. از سویی دیگر در جهان امروز با ظهور فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی مفاهیم بسیاری تغییر یافتهاند و یا در حال گذار از شکل سنتی خود هستند. و آموزش و فراگیری که به عقیدة الزویکوا[2] (2006) در طول سه دهة گذشته از چندین رویکرد برای انطباق فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی استفاده کرده است نیز، از این امر مستثنی نیست. به عبارت دیگر همراه با سیر تحولات عظیمی که بیش از پیش رو به افزایش است تغییر رویکردهای روزمره از فناوری مولد به فناوری اطلاعات، دگرگونی شدیدی را در تلقی این فرهنگ و نظام انتقال دانش از یک نسل به نسل دیگر بهوجود آورده است. در جهان امروز استفاده از اینترنت به عنوان یکی از اصلیترین ابتکارات فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی عمومیت یافته و در حوزههای مختلف تأثیرگذار بوده است و به عنوان یکی از ارکان اصلی ارائة خدمات الکترونیکی به شمار میرود. چنانکه سه چهارم کاربران 14 سال به بالای اینترنتی در ایالات متحده آمریکا، محصولات و خدمات را به صورت الکترونیکی دریافت کرده و مبلغ آن را نیز بهصورت الکترونیکی پرداخت میکنند (E-marketer, E- conference in the U.S. 2005). در کانادا نیز تخمین زده میشود که در سال 2003، 2/3 میلیون خانهدار بهصورت فعال از خدمات الکترونیکی استفاده کردهاند که این میزان در سال قبل (2002) 8/2 میلیون بوده است (آمار کسب و کار الکترونیک کانادا[3]). وب جهانگستر که نسخة اخیر اینترنت میباشد افزون بر کاربردهای خدماتی ، محملی مناسب برای حجم وسیعی از اطلاعات و روشی مناسب در جستجوی اطلاعات برای پژوهشگران است. با این وجود استفاده از اینترنت، با وجود منافع بسیاری که عاید کاربر میکند چالشهایی را نیز برای وی بهوجود خواهد آورد. یکی از رایجترین این چالشها کثرت و تنوع بیش از حد اطلاعات ارائه شده از طریق اینترنت میباشد که موجب بروز مسألة سرریز و آلودگی اطلاعات میشود. دیگر، عدم وجود نظم و کنترلی خاص در آن میباشد. کتز (1997) اینترنت را به مغازهای سمساری تشبیه میکند که در آن هر چیزی، آن هم بهصورت در هم ریخته یافت میشود. از نظر وی اینترنت به مانند پدیدهای بیقواره بوده و مترادف با هرج و مرج و بینظمی آشکار است. چاکاباراتی و همکاران (1999) نیز از آن به عنوان مرداب رقومی (دیجیتالی) یاد میکنند چرا که معتقدند صفحات وب را میتوان با هر زبان ، استاندارد و سبکی توسط هر فردی با هر زمینه و سابقة آموزشی، فرهنگی و با هر علاقه و زمینهای نوشت که این نوشتارها میتوانند شامل حقایق ، دانش و حتی گاه مطالب دروغ و اطلاعات گمراهکننده نیز باشند. با توجه به ماهیت وب و چالشهای عمدة آنکه مطرح شد، استفاده از درگاهها عمومیت پیدا کرده است. چنانکه وحدت در عین کثرت را لحاظ کرده و اطلاعات با کیفیت را همراه با ابزارهای مناسب ارتباطی در اختیار کاربران قرار میدهند. بهعنوان نمونه درگاههای علمی به منظور افزایش نقاط اشتراک و بحث میان دانشمندان رشته یا حوزهای خاص به وجود میآیند. این درگاهها امکان تشریک ابزارهای پژوهشی پرقیمت و دادهها و اطلاعات ذخیره شده در تارنما(سایت)های توزیعی ، جهت تبادل تجارب شخصی و تسهیل، توسعه و اشاعة دانش برای دانشمندان را میسر میسازند(Xiang etal 2003).
در این مقاله تلاش میشود با اشاره به تاریخچه و کاربردهای درگاهها به نقش آنها در ارائة خدمات آموزشی و فراگیری الکترونیکی اشاره گردد و رهنمودهایی جهت ساخت یک درگاه، برای تحقق فراگیری الکترونیکی ارائه شوند. در انتها نیز بهصورت مختصر، به وضعیت ایران و جهان در این زمینه اشارهای کوتاه خواهد شد.
2. درگاهها و تاریخچة آنها
فرج پهلو و بصیری (1385) درگاه را معادل واژة "پرتال " بهکار بردهاند. در لغت ، برای واژهی "پرتال " معانی مختلفی ارائه شده است که بعضی از آنها عبارتند از: در ، ورودی ، یا دروازه به ویژه از نوع بزرگ ، راه ورود یا خروج به ویژه از نوع بزرگ. "فرهنگ پیوستة رایگان محاسبات " واژة "پرتال " را اینچنین تعریف میکند: یک تارنما، با این هدف که مدخلی برای ورود به وب جهانگستر باشد و بهطور معمول دارای موتور کاوش و یا پیوندهایی به صفحات مفید و گاه اخبار یا سایر خدمات است. ژیسل هانه وایر (1999) مینویسد یک درگاه عبارت است از یک سرویس تحت وب، که به عنوان دروازهای برای ورود به مجموعهای از اطلاعات روی شبکه عمل میکند و خدمات ارزش افزودة گوناگونی را عرضه میدارد که براساس اطلاعاتی که مدیران درگاه در اختیار دارند، ایجاد میشوند. یک درگاه میتواند دروازهای برای دسترسی به اطلاعات ذخیره شده روی میزبان آن درگاه باشد (اطلاعات میزبان) و هم به اطلاعاتی که روی سایر رایانهها ذخیره شده است (اطلاعات غیرمیزبان) دسترسی یابد. الفنبین و لرنر (2001) نیز درگاهها را اینچنین تعریف میکنند: تارنماهای اینترنتی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم گسترة وسیعی از خدمات و پیوندها را برای کاربران ارائه میدهند. شکل سازمانی به نسبت جدیدی هستند و مانند اینترنت به شکل وسیعی رشد یافتهاند. در نهایت وار[4](2001) درگاه را راهرو[5] و دروازة[6] سایر مکانها تعریف میکند. این صاحب نظر بر پایة بررسی اخیری که انجام داده اذعان میکند که کاربران اینترنت، درگاهها را بیشتر مقصد میدانند تا دروازه.
اولین درگاهها در سال 1994 شروع به کار کردند یعنی اندکی بعد از ظهور وب جهانگستر و گسترش مرورگرهای اینترنتی. در ماه می سال 2000، بیست درگاه تجاری عمومی ، بازار سرمایهای با حجم بیش از 250 میلیارد دلار را شکل دادند. در آن زمان 13 تارنما از 15 تارنمای پربینندة ایالات متحده را درگاهها تشکیل میدادند. چنانکه پیشروترین درگاه ، ماهانه 50 میلیون بیننده را به خود اختصاص میداد. بسیاری از این تارنماها مانند "یاهو " بهصورت مجموعهای ردهبندی شده از پیوندها به سایر تارنماها کار خود را شروع کرد و سایر درگاههای اولیه چون "لیکاس" کار خود را به عنوان یک موتور کاوشگر شروع و کاربران را قادر به جایابی تارنماها در موضوعات یا عباراتی خاص میکردند. در حالیکه بسیاری از درگاهها تازه تأسیس شود بودند شرکتهایی چون "American Online " خدمات پیوستة اختصاصی ارائه میدادند. هدف این شرکتها بیشتر ارائة دسترسی کاربران به اینترنت بود. تولیدکنندگان نرمافزارهای مرورگر نیز از نخستین توسعهدهندگان درگاهها بودند که برای ارائه و معرفی محصولات خود از این قابلیت استفاده میکردند. با آغاز سال 1997، درگاهها مواد و محتوای صفحات خود را افزایش دادند. این مواد عبارت بودند از امکاناتی چون قیمتهای سهام و سرستون اخبار ، خدماتی چون حراجهای پیوسته و پست الکترونیک رایگان. خدمات اولیه بهطور معمول بهصورت رایگان در دسترس بودند. درگاهها با گذشت زمان از طریق فروش آگهیهای پرچمی [7] و ضمانتی[8] اقدام به درآمدزایی کردند (Elfenbein and Lerner 2001) و به تدریج دامنة فعالیت آنها به حوزة خدمات الکترونیکی و فراگیری الکترونیکی نیز گسترش یافت. بنابراین درگاهها در مفهوم سنتی ، چنانکه معنای آن نیز اقتضا میکند، مقصد نیستند بلکه مکانی مناسب و ضروری جهت گذر از آن و رسیدن به مقصود نهایی میباشد. از این رو طبق این نگرش، درگاه نقطة آغازین تجربة اینترنت کاربر است و تعاریف ارائه شده از درگاه از سال 1997، بر چنین مبنایی استوار بودند ، ولی گذشت زمان و بروز تغییرات اساسی در درگاهها چون افزودن به ویژگیها ، طرحها و قابلیتهای درگاهها منجر به سستی مبانی تعاریف اولیه از درگاهها شد و درگاهها خود به مقصد اینترنتی نیز تبدیل شدهاند یعنی هم نقش مبدأ و هم نقش مقصد را ایفا میکنند (Clark and Flaherty 2003). از نظر آماری حدود 90 درصد ترافیک اینترنت ، مربوط به 10 درصد تارنماهاست که درگاهها بیشترین سهم از این 10 درصد را به خود اختصاص میدهند (هورلی، 1999). افزون بر این در حدود 15 درصد ترافیک تماشای صفحات وب از طریق 9 درگاه سطح بالا صورت میگیرد، یعنی اینکه این 9 درگاه عمدهترین منبع هدایت کاربران به اطلاعات مورد نظر خود در شبکه هستند (Clark and Flaherty 2003).
درگاهها با توجه به اهداف و خدمات به چندین نوع تقسیم می شوند:
1. درگاههای افقی یا "هرتال "[9] ها موضوعات متنوعی را پوشش میدهند و بسیار پربیننده هستند. حتی برای کسب دامنه و کاربران جهانی نسخههای چندزبانه نیز از آنها موجود میباشد.
2. درگاههای عمودی یا "ورتال "[10] ها برعکس هرتالها بر گروههای کاربری خاصی تأکید دارند و اطلاعات عمیقی از یک رشته یا موضوع ارائه میدهند.
3. درگاههای عمومی که برای همگان در دسترس هستند.
4. درگاههای خصوصی که برای کاربران یا گروههای خاص کاربری در دسترس هستند مانند اینترانتها و اکسترانتها (Clark and Flaherty 2003).
تقسیم بندیهای مختلفی نیز در زمینة خدمات ارائه شده توسط درگاهها وجود دارد. برای نمونه ون رییل[11]، لیلجاندر[12] و جریس[13] (2001) از تحلیل عامل اکتشافی[14] برای شناسایی جنبههای کلیدی خدمات درگاهی استفاده کردند و سه جنبة خدمات هسته، خدمات پشتیبانی و رابط کاربری شناسایی کردند. تلنگ و ماخوپادیای (2004) نیز خدمات درگاهها را به سه نوع خدمات جستجویی ، اطلاعاتی ، و شخصی تقسیم کردند و به این نتیجه رسیدند که استفاده از خدمات اطلاعاتی و شخصی ، زمانی که کاربران در درگاه صرف میکنند را افزایش میدهد. ولی با اینکه خدمات جستجویی با راهنمایی سریع کاربران به اهداف خود، مدت زمان استفاده از درگاه را کاهش میدهد پیش برندة اصلی ترافیک درگاه میباشد (Telang and Mukhopadhyay 2004).
بدیهی است با توجه به انواع و اقسام درگاهها و خدمات متنوع آنها ، یکی از کاربران قدرتمند درگاهها جوامع علمی میباشند. چنانکه در جهان امروز درگاههای علمی مختلف با اهداف متنوع آموزشی و فراگیری گسترش یافتهاند. از جملة این درگاهها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: درگاه "اکوپرتال "[15] (2003) برای محیطزیست ، "میکروبوس "[16] (2003) برای میکروبیولوژی ، "ایپیاس "[17] (2003) برای زمینشناسی. تمامی این درگاهها امکاناتی چون موتور کاوشگر ، پیوندهایی به سایر تارنماها ، راهنماها و مجموعهای از ابزارهای ارتباطی را در برمیگیرند. اهداف اصلی این درگاهها اشاعة اطلاعات ، مصوبات علمی ، خطمشیها ، دانش و اخبار است.
3. فراگیری الکترونیکی
در گذشته، مدرسه و ساختار آموزشی آن به منزلة یک سازمان دربرگیرنده ، دو مؤلفة اصلی پرورش، یعنی معلم و شرایط آموزشی در اختیار داشته است و با تأکید بر فرآیند آموزش ، از ویژگیهای برتر فراگیری غفلت میشد. در صورتی که استفاده از فراگیری به جای آموزش، سببساز تحول انقلابگونهای شد که زمینة بروز خلاقیتها و تعمیم خودگستری، بر اساس لذت رفع نیاز دانش را برای فراگیر فراهم آورد. به قول اریک فروم "داشتن " اطلاع ، از طریق مالکیتی که در فرآیند انتقالی دانش در نظام آموزشی حاصل میآید، دیگر نمیتواند ملاک خوبی برای زیستن در شرایط فعلی باشد (Fromm 1978,?) بلکه با دانش بودن و همراه آن پیش رفتن به صورت روزآمد مبنای فراگیریهای امروزی میشود و به عنوان جانشین مناسبی برای دانش انتقال یافته مورد تأکید قرار میگیرد.
بهطور کلی میتوان دانش را به دو دسته تقسیم کرد: دانشی که آن را میشناسیم و دانشی که با دانستن آن، میتوان اطلاعاتی را دربارهی موضوعی خاص یافت؛ در رویکردهای سنتی آموزشی، بیشتر به نوع اول و در رویکردهای نوین بیشتر به نوع دوم آن توجه شده است. در رویکردهای نوین به نقش فعالتر فراگیر در کسب اطلاعات و پدیدآوردن تجربههای آموزشی توسط خود وی و پدیدآوردن گروهها یا جوامع فراگیری ، تعامل با همکلاسیها ، اساتید ، خبرگان و مشارکت و تعاون در فراگیری ، بدون محدودیت زمانی و مکانی، تأکید شده است. میتوان سه شیوه برای فراگیری در نظر گرفت. این شیوهها عبارتند از: فراگیری معلممحور، فراگیری فعال و فراگیری مشارکتی. در فراگیری معلممحور عنصر کلاس و معلم حرف اول را در آموزش میزنند. در فراگیری فعال، نقش خود فراگیر و در فراگیری مشارکتی نیز تعامل فراگیرها با یکدیگر ، نقش اساسی دارند. چارلز بونول و جیمز آیسون در بررسی خود دربارة فراگیری فعال دریافتند که این نوع فراگیری به دانشجویان کمک میکند تا از دریافت انحصاری اطلاعات فراتر بروند و به تحلیل، ترکیب و ارزیابی اطلاعات بپردازند. مفهوم نهفته در فراگیری فعال ، فراگیرمدار بودن است (Bonwell, and Eison 1999,?)
از جهت دیگر انسان در فراگیری همواره با سه اصل عمده مواجه است: انگیزش ، فعالیت و تقویت. این اصول بیان میکنند که فراگیری به احتمال زیاد هنگامی رخ میدهد که نخست فرد برانگیخته شود و بخواهد به هدف خاصی برسد ، دوم اینکه این برانگیختگی او را به فعالیت وادار کند و سوم پاسخ یا فعالیت او سبب شود که هدف مورد نظرش را به دست آورد (شعاری نژاد 1362، ؟). هرگنان (2000) به نقل از کلی چنین می نویسد که فراگیری چرخهای است که با تجربه آغاز میشود، با تفکر و تأمل ادامه مییابد و در نهایت به عمل میرسد.
با توجه به موارد یاد شده بدیهی است که نمیتوان با استفاده از ابزارها و مفاهیم مبتنی بر کلاس سنتی به این اهداف دست پیدا کرد. بنابراین استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی که مکمل این مفاهیم هستند ضروری مینماید. اینجاست که مفهوم فراگیری الکترونیکی ظهور مییابد. بنیان فراگیری الکترونیکی ، برقراری ارتباطی قدرتمند و مستقل از محل، میان تمامی گروههای دخیل در فرآیند فراگیری الکترونیکی است. البته چنانکه واگنر و ردی (1999) عنوان میکنند فناوری ، جایگزین مربی یا معلم یا استاد نخواهد شد اما سبب افزایش مشارکت میان گروههای مختلف افراد میشود. برای نیل به این هدف ایجاد زیرساختی نرمافزاری برای تمامی رسانههای اطلاعاتی و ارتباطی در یک سکوی یکپارچة مبتنی بر اینترنت، لازم است (Bruns, Dunkel, and Helden 2003,?). بهطورکلی عبارت فراگیری الکترونیکی به تعبیری بر آموزش تأکید دارد. اما در این عبارت تأکید بر فراگیری به کمک رایانه میباشد تا "تدریس به کمک رایانه " (Olsevicova 2006). فراگیری خودجوش و فعال به واسطة رایانه، فرصت تعامل انتخاب تصمیمگیری و ارتباط وسیعتری را برای فراگیری ایجاد و زمینة تسهیل فراگیری را فراهم میکند. افزون بر آن فراگیری به کمک نرمافزارهای میانجی روش جدیدی است که به عامل رابطة اجتماعی در فراگیری اهمیت داده و در ضمن به تفاوتهای فردی هم توجه میکند.
الگوهای مختلفی برای فراگیری الکترونیکی ذکر میشود: خودفراگیری (که در آن کاربر با استفاده از نرمافزارهای آموزشی پیوسته یا ناپیوسته یا ترکیبی از این دو، خود و به تنهایی اقدام به فراگیری میکند و آزمون نیز به صورت خودکار است)، فراگیری از راه دور (در این روش یک مربی از راه دور، یک یا چند فراگیر را هدایت و در صورت درخواست فراگیران ، از آنها حمایت میکند. ارتباط در این نوع فراگیری بهصورت همزمان است و البته میتواند بهصورت غیر همزمان و از طریق پست الکترونیک نیز انجام شود)، کلاس مجازی (در این حالت یک مربی به همراه چند فراگیر از طریق ابزارهای ارتباطی در مکانهای متفاوت با هم در ارتباطند. به نحویکه مکانها از طریق ابزارهای ارتباطی به هم متصل میشوند و مربی با فراگیران گفتگو میکند، مدیریت تعاملات فراگیران را عهدهدار است، مواد آموزشی را برمیگزیند و به فراگیران معرفی میکند) و فراگیری گروهی (مشابه کلاس مجازی است با این تفاوت که کل جریان فراگیری را فرد خاصی اداره نمیکند. فراگیران متعددی به صورت همزمان، از مکانهای مختلف، با یکدیگر در ارتباط هستند و به تبادل اطلاعات و دانش میپردازند. هر فراگیر میتواند با افراد دیگر در تعامل باشد) (اصنافی 1382). همانطور که انتظار میرود پیدایش الگوهای جدید فراگیری ، سبب انعطافپذیری در کسب دانش شده است.
بنابراین با تحقق فراگیری الکترونیکی ، مزایای قابل توجهی نصیب فراگیر، آموزشدهنده ، مؤسسة مادر و دولت میشود. مستر (2004) مزایای مفهوم فراگیری الکترونیکی را از نقطه نظر فراگیر چنین عنوان میکند: هزینههای تحویل اندک؛ آموزش سریعتر؛ عدم الزام به طی مسافت، چنانکه فراگیران میتوانند مطالب را در همان مکان خود یاد گیرند؛ سرمایة فکری انباشته[18]؛ فراگیری بدون محدودیت زمانی و مکانی؛ خلق تجربة فراگیری توسط خود فراگیر. کانتونی، سلاریو و پورتا (2003) نیز مزایای فراگیری الکترونیکی را چنین برمیشمرند: برای برقراری ارتباط کلاسی ، زمان زیادی صرف نخواهد شد؛ فراگیر میتواند هر زمان که لازم است به فراگیری بپردازد؛ فراگیر میتواند از مکان شخصی خود مثل اداره، خانه و نظایر آن به فراگیری بپردازد؛ امکان فراگیری همزمان با انجام دادن کارهای دیگر میسر است؛ برای سازمان آموزشی هزینة کمتری نسبت به برنامههای سنتی صرف میشود؛ آموزش در فراگیری الکترونیکی، جذابتر و انعطافپذیرتر است؛ تعامل فراگیران با یکدیگر بیشتر است؛ این نوع فراگیری میتواند برای فراگیران خاصی که مشکل زبان یا معلولیت دارند یا کم رو هستند مؤثرتر باشد.
با توجه به تعاریف، الگوها و دامنة فراگیری الکترونیکی مشاهده میشود که یکی از نظریههای غالب فراگیری که با فراگیری الکترونیکی همخوانی بیشتری دارد "ساختارگرایی " است. ریوز و هلدبرگ[19](1998) "ساختارگرایی "[20] که یکی از ایدههای نوین فراگیری است را اینچنین تعریف میکنند: "فرآیند چگونگی ساخت معانی و دانش در جهان بر مبنای تجارب قبلی و چگونگی سازماندهی این تجارب بهصورت ساختارهای دانشی مانند طرح[21] و "سبک "[22]های ذهنی و "باور "[23]هایی که از آنها در تفسیر اهداف و وقایع پیش رو، استفاده میشود. ساختارگرایی مبتنی بر "بستر "[24] است تا محتوا. البته نه تمرکز بر بستر اهداف آن، بلکه تمرکز بر تنوع و غنای محیط فراگیری و مهارتها و شایستگیها در فراگیری که میتوان با روشهای ارزیابی رفتاری، از آنها آگاهی یافت (Greening 1998). سه اصل نظریة فراگیری ساختارگرایی را نیز میتوان این چنین برشمرد:
1. خود افراد، بازنمون خود را از دانش شکل میدهند.
2. افراد از طریق تجربة فعال یاد میگیرند و فراگیری زمانی رخ میدهد که این "اکتشاف "[25]، ناهماهنگیهای میان بازنمون دانش موجود و تجارب خود آنها را آشکار سازد.
3. فراگیری در بستر اجتماعی با تعامل میان فراگیران و سایر اعضای جامعة فراگیر رخ میدهد (Piaget 1929; Ausubel 1968,?; Ausubel 1977; Vygotsky 1978,???; Driver and Ericson 1983; Von Glasersfeld 1989; Von Glasersfeld 1984;?) .
بنابراین میتوان چنین برداشت کرد که بستر نظری فراگیری الکترونیکی به خصوص استفاده از درگاهها ، در این فرآیند را میتوان در ساختارگرایی یافت.
4. درگاهها و آموزش الکترونیکی
چنانکه در مبحث مربوط به درگاهها و فراگیری الکترونیکی روشن شد، امکانات و ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطی، که درگاهها واجد آنها هستند، اساس جامة عمل پوشانیدن به نظریههای نوین فراگیری است. مبحث استفاده از درگاهها در بسترهای آموزشی سابقهای دیرین و به قدمت تشکیل درگاههای اولیه دارد. این مبحث با توجه به تعداد مقالات و نشستهای ارائه شده در آن حوزه، بدون شک موضوعی مهم و نوین در آموزش عالی است و به نظر این تازگی تا مدت زمان مدیدی ادامه داشته باشد. چنانکه دو نشست در این زمینه در تابستان 2002، در کانادا و انگلستان برگزار گردید. امروزه با استفاده از فناوریهای "شیگرا "[26] و "جاوا "[27] فرصت قابل توجهی برای انجام کارهای مشترک و همکاری در طرحهای تحقیقاتی در آموزش عالی بهوجود آمده است(Dolphin, Miller, and Sherrat 2002). در تحلیلی اقتصادی ریچارد اسپنسر[28] تخمین زد که کاربران با استفاده از درگاهها، 15 دقیقه در انجام وظایف مدیریتی خود صرفهجویی میکنند که مابهازای مادی آن سالانه در حدود 1500000دلار خواهد بود2002) (Spencer. با تعمیم این آمار به مدیریت آموزش میتوان به محاسنی که استفاده از درگاهها در جلوگیری از اتلاف وقت برای مربیان، فراگیران و مؤسسات مادر دارند، پی برد. افزون بر موارد فوق تغییرات گستردهای نیز در حوزة دانش پدید آمده است که بدون کمک درگاهها نمیتوان استفادة کارآمدی از آن اطلاعات داشت. بهعنوان نمونه با گسترش شمول چشماندازهای پژوهش و حوزههای کاربردی اختلافهایی نیز در واژگان و اصطلاحشناسی بروز یافته است چنانکه کاربران از واژگان متفاوتی برای بیان یک مفهوم استفاده میکنند (Chen 1994) در نتیجه واژگان مورد جستجوی کاربر میتواند متفاوت از عبارتهای نمایهسازی شده در پایگاه داده ، باشد. افزون بر این با سرعت یافتن فرآیند خلق و تولید اطلاعات مسألهای تحت عنوان "سیالیت "[29] مسألة بازیابی را پیچیدهتر میکند (Courteau 1991). پژوهشگران مختلف ممکن است از مفهومی ثابت، تعابیری متفاوت داشته باشند. حتی این مفاهیم ثابت در بسترهای زمانی دیگر نیز میتوانند معانی دیگری داشته باشند. همچنین شاخههای فرعی علوم نیز سریعتر از پیش در حال گسترش هستند. از این جهت استفاده از ابزاری برای تحلیل خودکار انواع مدارک بسیار مطلوب مینماید. این امر بهویژه برای مدارک ساختاری و میان پیوندی چون ثبت اختراع، که نشانگر گرایشهای صنعتی و پیشرفتهای اخیر در حوزة خاصی از دانش میباشد ، مهم است. برای رفع چنین چالشهایی استفاده از یک درگاه وب یکپارچه، برای پشتیبانی از جستجوی مؤثر اطلاعات و تحلیل و ارتقای ارتباطات و همکاری میان پژوهشگران در حوزههای مختلف علمی سودمند خواهد بود. ساخت یک درگاه وب موفق برای ارائه به چنین محیطهایی بهویژه برای حوزههای نو و در حال گسترش، تکلیفی ضروری و چالشزا است (Chau etal 2006). دالگرنو (2001) معتقد است که وب ظرفیت بالقوة قابلتوجهی برای پشتیبانی از گسترة وسیعی از فعالیتهای فراگیری مانند ارتباط همزمان میان معلمان و فراگیران دارد؛ وجود منابع فراگیری ایستا که نه تنها متن را در برمیگیرد بلکه شامل گرافیک ، پویانماییها، اصوات و ویدئو نیز باشد؛ انجام طرحهای تحقیقاتی که وب دسترسی به یک کتابخانة بزرگ را میسر میسازد؛ و استفاده از منابع فراگیری تعاملی جهت بحث دربارة نظرات ، کاوش و بهکارگیری الگوها و حل مسائل. دریگاس و کوکیاناکیس (2004) ابزارهای مبتنی بر وب را به دو دستة "اطلاعی "[30] و "ارتباطی "[31] تقسیم میکند. ابزارهای اطلاعی عبارتند از شبکهای از واحدهای دولتی ، سیاهة واحدهای مدیریت عمومی[32] PAU))، پیوندهای وب دولتی ، وظایف دولتی، اخبار ، تقویم و کتابخانههای الکترونیکی. ابزارهای ارتباطی نیز عبارتند از مکانهای بحث[33]، جعبههای پیام ، گپ و تقاضاهای الکترونیکی. بنابراین هر کدام از این ابزارها پوشش دهندة بخشی از فرآیند آموزش به معنای امروزی میباشد. از جهت دیگر لل (2001) دامنة فراگیری الکترونیکی را موارد ذیل میداند:
1. انتقال دانش برگرفته از کسب و کار
2. درگاههای فراگیری ترکیبی
3. فرآیندهای فراگیری شخصی
4. فراگیری مبتنی بر ارزیابی
5. همگذاری پویای درس بر اساس اهداف
6. مشارکت فراگیر
7. پیگیری میزان پیشرفت فراگیر
8. مدیریت مهارتها
9. دانشکاوی
10. درسافزار اشتراک پذیر
11. درس افزار با قابلیت استفادة مجدد
12. امکان پشتیبانی از عملکرد
13. اطمینان از کیفیت فراگیری (Lella 2001).
از این رو خدمات فراگیری الکترونیکی شامل مدیریت درسی ، ابزارهای ارزیابی ، ارتباطات همزمان و غیرهمزمان ، همکاری ، در صورت لزوم صورتحساب و سایر پیمانههای مرتبط خواهد بود. برای نمونه "webCT " و "blackboard " از جمله نظامهای فراگیری الکترونیکی میباشند که مجموعه ابزارهای جامعی ارائه میکنند و قابلیتهای پشتیبانی از محیط فراگیری پیچیدة مبتنی بر اینترنت را دارا هستند. "Asymetrics Aspen، eCollege، Lotus Learning space "، "TopClass " و "Virtual-U " از دیگر شرکتهای عمده در پشتیبانی، توسعه و گسترش دروس پیوسته هستند. این محصولات با وجود بهای سنگین بیشتر این محصولات مرتبط به مدیریت محتوا و دانش هستند تا محیطهای فراگیری پشتیبان از عناصر فراگیری رشد شناختی و شناختگرایی ایجاد کنند (Amory 2002).
حال پس از بررسی کلی خدمات فراگیری در این بخش ، به کارکردهای خاص یک درگاه فراگیری الکترونیکی میپردازیم. نتایج پژوهش باترز (2003) نیز در مورد تحلیل محتوای درگاههای آموزشی نشان داد که این نوع درگاهها بخشهای زیر را پوشش میدهند:
1. دروس و خبرهای مربوط به آن
2. منابع فراگیری مبتنی بر وب
3. درسافزارهای خاص هر درس
4. حساب کتابخانهای، مرور پیشینههای کتابخانه و امکان دسترسی به تقاضاهای امانت بینکتابخانهای.
برای نمونه درگاهی که لارج (2005) جهت آموزش تاریخ کانادا برای دانش آموزان پدیدآورده بود، امکانات ذیل را ارائه میکرد: جستجوی کلیدواژهای، راهنمای موضوعی سازمان یافته بهصورت سلسله مراتبی در چهار سطح و جستجوی الفبایی واژهها. همچنین عباراتی چون جستجوی پرسش به زبان طبیعی ، پیشرفته و جستجوی کلیدواژهای (با امکان محدود کردن جستجو به واژههای عنوان، نمایه) و جستجوی عبارتی. هم چنین صفحات راهنما در هر صفحه و دسترسی به نمونه پرسشها موجود در وب در زمینة تاریخ کانادا (Large 2005). همچنین درگاه پیشنهادی مستر (2004) جهت آموزش الکترونیکی این امکانات را برای مدرسان فراهم میآورد: مدیریت درگاه؛ مدیریت پیمانه های درسی[34]؛ ایجاد گروههای دانشآموزی؛ مدیریت آمارها؛ اجرای تمرین و امتحانات.
ادامه دارد ...
پی نوشت ها :
[1]. Portal
[2] . Olsevicova
[3]. Statistics Canada, e-commerce
[4]. Warr
[5].Doorwat
[6]. Gateway
[7]. Banner
[8]. Sponsorship
[9]. Hortal: Horizontal Portals
[10]. Vortals: Vertical Portals
[11]. Van Riel
[12] Liljander
[13] Jurriens
[14]. Exploratory Factor Analysis
[15]. Ecoportal
[16]. Microbos
[17]. EPS
[18]. Accumulated
[19]. Reeves and Hedberg
[20]. Constructivism
[21]. Schema
[22]. Mode
[23]. Beliefs
[24]. Context
[25]. Exploration
[26]. Object oriented
[27]. JAVA
[28]. Richard Spencer
[29]. Fluidity
[30]. Informative
[31]. Communicative
[32]. Public Administration Units
[33]. Forum
[34]. Module